در این بن بست ظلمانی رهایی را چه میدانی؟
فرار از خود به سوی هم
ویا از هم گریزانتر
اگر از راه برگردیم سراپا حسرت و دردیم
گذشتن
مرگ
ماندن درد
کدامین است آسانتر؟
شب قراری است که ستاره ها میگذارند برای بوسیدن ماه
چه زیباست شرم زمین که خود را به خواب میزند ....
باز باران بارید ، خیس شد خاطره ها /
/مرحبا بر دل ابری هوا
هر کجا هستی باش آسمانت آبی/
/ و تمام دلت از غصه دنیا خالی ...
نظر یادتون نره
به سلطان حقیقت ها فراموشت نخواهم کرد
تو تنها شعله ای هستی که خاموشت نخواهم کرد
گل عشق تو هستم شبنمم باش
دلم دنیای زخمه مرحمم باش
ز درد بی کسی قلبم شکسته
تو شهر بی کسی ها همدمم باش
نظر یادتون نره