آغوش جای پارکیست که جریمه ای ندارد .... و بوسه تصادفیست که خسارتی ندارد ......
درباره من
~~~ _..-♥*°*♥-..~~~~ _..-♥*°*♥-.._
_..-♥*°*♥-..__..-♥*°*♥-.._
زندگی تنها عبور نفسها نیست ،
تداعی لحظه هایی است که به یاد خوبان میگذرد
~♥~Love,Peace and Respect♫❤♪♫~♥
~~~ _..-♥*°*♥-..~~~~ _..-♥*°*♥-.._
_..-♥*°*♥-..__..-♥*°*♥-.._
❤ P∀RIℕ∀Z ❤ & ❤ EH$∀ℕ ❤
ادامه...
من تو بودم تو من مایی نبود هر دو یک روح درد تنهایی نبود دور این بازی دل ما چرخ خورد خنده هامان گریه ها از یاد برد دوراین چرخ ناگهان بیزار شد دور باطل گرد ما بسیار شد از قضا روزی تسلسل باب شد دوره ی ما دوره ای نایاب شد گریه های من تورا خنده نبود خنده های تو مرا بنده نبود دیگر این چرخ و فلک چرخی نخورد هیچکدام دردی ز همدردی نبرد هر کدام از درد خود دادی زدیم اینچنین آتش به این وادی زدیم من گداختم تو گداختی شعله شد رنگ عشق زرد نگاه ها طعنه شد من کنون من تو تویی ما غافلیم این ضمیر ها را کنون ما قابلیم دیدی این دنیا به دیدار ها چه کرد؟ چون که برخواستیم به بیدارها چه کرد؟ تا نگاهی به نگاهی تاب خورد چشم هارا سیل اشک وآب برد جان من دنیا گذرگاهی تهیست بر تهی آخر چرا باید گریست؟ گاه گاهی که نگاه تر میشود گریه ها را دیده از بر میشود باید این بند را ز دلها باز کرد بازی دنیا ز نو آغاز کرد [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام گلم آپـــــــــــــــــــــــــم با مطلبی درباره آدمهای خاکی.. خوشحال میشم بیای و اگه دوست داشتی نظرتو درباره مطلبم و سوالات مربوط بهش بنویسی. در پناه مهربانترین
دمت گرم . به نظرم اینا دل نوشته عاشغونست . بوسه که جای خود ش و داره . قشنگـــــــــــــــــــــــــــه . و . همین . مطلبت ، آهنگت و .... . سلیقه و حوصله تو برم داداش . به منم سر بزن
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام
ببخشید اسم قبلی که لینکتون کردم چی بوده؟؟؟؟؟ اگه میشه بگو بهم تا عوضش کنم.
ممنون
سلام دوست من.
خوشحالم رد پای قشنگت رو تو خونه ی عشقم جا گذاشتی .شما با افتخار لینک شدید .
من رو هم با اسم "عشق (پونه) لینک کنید .
متنتون هم خیلی زیبا بود .
من تو بودم تو من مایی نبود
هر دو یک روح درد تنهایی نبود
دور این بازی دل ما چرخ خورد
خنده هامان گریه ها از یاد برد
دوراین چرخ ناگهان بیزار شد
دور باطل گرد ما بسیار شد
از قضا روزی تسلسل باب شد
دوره ی ما دوره ای نایاب شد
گریه های من تورا خنده نبود
خنده های تو مرا بنده نبود
دیگر این چرخ و فلک چرخی نخورد
هیچکدام دردی ز همدردی نبرد
هر کدام از درد خود دادی زدیم
اینچنین آتش به این وادی زدیم
من گداختم تو گداختی شعله شد
رنگ عشق زرد نگاه ها طعنه شد
من کنون من تو تویی ما غافلیم
این ضمیر ها را کنون ما قابلیم
دیدی این دنیا به دیدار ها چه کرد؟
چون که برخواستیم به بیدارها چه کرد؟
تا نگاهی به نگاهی تاب خورد
چشم هارا سیل اشک وآب برد
جان من
دنیا گذرگاهی تهیست
بر تهی آخر چرا باید گریست؟
گاه گاهی که نگاه تر میشود
گریه ها را دیده از بر میشود
باید این بند را ز دلها باز کرد
بازی دنیا ز نو آغاز کرد
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام گلم
آپـــــــــــــــــــــــــم با مطلبی درباره آدمهای خاکی..
خوشحال میشم بیای و اگه دوست داشتی نظرتو درباره مطلبم و سوالات مربوط بهش بنویسی.
در پناه مهربانترین
[گل]
لینکتون با همون اسمی که خواستید عوض شد.
متنتون خیلی زیبا بود..
قسنگ بود احسان جون مثل همیشه.
مرسی مجید جان
دمت گرم
.
به نظرم اینا دل نوشته عاشغونست
.
بوسه که جای خود ش و داره
.
قشنگـــــــــــــــــــــــــــه
.
و
.
همین
.
مطلبت ، آهنگت و ....
.
سلیقه و حوصله تو برم داداش
.
به منم سر بزن