آغوش جای پارکیست که جریمه ای ندارد .... و بوسه تصادفیست که خسارتی ندارد ......
آغوش جای پارکیست که جریمه ای ندارد .... و بوسه تصادفیست که خسارتی ندارد ......
خودم را
با تو طناب پیچ می کنم,
و دهانم را
با داغیه لبهایت می بندم
... ...
عاشقانه ترین گروگان گیری تاریخ را
به نام ما ثبت خواهند کرد

دوست عزیز
اگه دوست داشته باشید لینک کنیم همدیگرو
بهم خبر بدین
کارد، نانمان را
به دو بخش مساوی تقسیم می کند
از جایی بر لبه لیوان که تو آب خورده ای
دومین جرعه را سر می کشم.
بیا توی کفشهای من!
زمستان که می آید
پالتوی تو مرا گرم می کند.
ما با یک چشم گریه می کنیم
شب که به تنهایی خویش پناه می بریم
در خواب
رویاهایم با رویاهایت یکی می شوند.
سلام دوست گرامی
در حسرت نگاهت من منتظر بمانم / یک دم گذر کن از من حسرت به دل نمانم
سلام
گروگانگیریه خوبیه
از وبت خیلی خوشم میاد.نوشته هات قشنگه.بازم بهم سر بزن
دیشب در میان تلاطم زیبای زندگی ام ستارگان را شمردم.
۱...۲...۳...تاکجا رفتم؟
نمی دانم.
اما به یاد دارم آنان دیگر نوری نداشتند.
آن روزها ستارگان آسمان زندگی ام مهتابی تر بودند.
کاش می شد با دستان کودکی ام آنان را بار دیگر رنگی می دیدم.
امروز شب را دیدم.
شبی تاریک و ظلمانی.
گشتم و گشتم. ستارگانم را یافتم.
با دستان خود آنان را پرنور و رنگین ومهتابی کردم.
امروز تو را می بینم در دل وسعت خویش.
و من با خود ابدیتی خواهم ساخت به وسعت تمام تمام ستارگان.
راستی چه کسی می داند دستان من تا کجای آسمان پیش رفتند؟
و من باز هم می شمارم.
۱...۲...۳...
این بار را پله پله تا خدا پیش می روم
نوشته هات قشنگه مثل همیشه[گل]
سکوتم را بشکن...!
فضای خلوتم را بشکن...!
اما دیگر دلم را نه
محشر بود

منم آپم بیا نظراتم بگو